English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8091 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wise acre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wiseacre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
waxer U کسیکه موم مالی میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
foundationer U کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
gauger U کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
wine taster U کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
wire dancer U کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
inlander U کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
disseisor U کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
winnower U کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
jawsmith U کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
swamper U ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
private d. U کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
impulsive U کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
thaumaturge U کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
lamber U کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite U کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
waive U رد ادعای باشگاه
jactitation U ادعای پوچ
jactation U ادعای پوچ
assumpsit U ادعای خسارت
counterclaim U ادعای متقابل
arrogation U ادعای بیجا
pretentiously U با ادعای زیاد
claim of compensation U ادعای خسارت
waived U رد ادعای باشگاه
insolence U ادعای بیخود
waives U رد ادعای باشگاه
protestation of frienship U ادعای دوستی
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
sue U ادعای خسارت کردن
objection U ادعای خطا در مسابقه
sued U ادعای خسارت کردن
objections U ادعای خطا در مسابقه
arrogate U ادعای بیجا کردن
counterclaim U جواب به ادعای شاکی
suing U ادعای خسارت کردن
sues U ادعای خسارت کردن
who claims the succession ? U چه کسی ادعای جانشینی
professed love U ادعای عشق یا محبت
to pretend to wisdom U ادعای خرد کردن
waive one's claim U از ادعای خود صرفنظر کردن
claimed U طلب ادعای خسارت کردن
claim U طلب ادعای خسارت کردن
claims U طلب ادعای خسارت کردن
To claim against (sue) someone. U از کسی ادعای خسارت کردن
He lays claim to learning. U ادعای علم وفضل می کند
claiming U طلب ادعای خسارت کردن
unlettered U نادان
apish U نادان
asinine U نادان
dullards U نادان
fool U نادان
inept U نادان
feeble minded U نادان
dullard U نادان
feeble-minded U نادان
dull head U نادان
witless U نادان
know nothing U نادان
foolish U نادان
fool begged U نادان
fools U نادان
ignorant U نادان
thickheaded U نادان
feign ignorant U نادان
cloddish U نادان
nescient U نادان
unwise U نادان
silly U نادان
silliest U نادان
sillier U نادان
fooled U نادان
fooling U نادان
nescious U نادان
self blinded U نادان
pleas U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
freeboard U حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
plea U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
yokels U دهاتی نادان
wise guy U نادان دانانما
yokel U دهاتی نادان
doll U زن زیبای نادان
dolls U زن زیبای نادان
tomfool U ادم نادان
trumpery U نادان فریب
infatute U نادان کردن
puppish U خودنماو نادان
know little U ادم نادان
coxcombical U نادان جلف
leg to stand on <idiom> U (گفتهای)حقیقتی که ادعای کسی را ثابت کند
knick knack U چیز نادان فریب
to put any one down for a fool U کسیرا نادان شمردن
untaught U درس نخوانده نادان
pudding head U ادم کودن و نادان
jerking U ادم احمق و نادان
jerks U ادم احمق و نادان
louts U ادم نادان ونفهم
ignoramuses U جاهل ادم نادان
lout U ادم نادان ونفهم
ignoramus U جاهل ادم نادان
donkey U ادم نادان وکودن
jerked U ادم احمق و نادان
donkeys U ادم نادان وکودن
bumpkin U روستایی نادان یا کودن
bumpkins U روستایی نادان یا کودن
simple U نادان ساده کردن
simpler U نادان ساده کردن
jerk U ادم احمق و نادان
simplest U نادان ساده کردن
aeolist U انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
ass U ادم نادان وکند ذهن
asses U ادم نادان وکند ذهن
gander U ادم نادان مرد متاهل
ganders U ادم نادان مرد متاهل
pretty pretties U چیزهای قشنگ و نادان فریب
frozen assets U دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
at the tender age of <idiom> U در سن جوانی [گول خور. بی مایه . سست . نادان]
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
mumpsimus U ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
garnishment U میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
defense U دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
opened U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1سرم درد میکند
0احمد کتاب مطالعه میکند
0احمد کتاب مطالعه میکند
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com